آنجایی که از جلوگیری حاکمیت فکر و اندیشه کافران و مشرکان بر ما سخن می گوید باز هم ما را به استقلال دعوت می کند بنابراین استقلال طلبی به معنای واقعی کلمه در قرآن در ابعاد مختلف مورد تأکید قرار گرفته است.
حجت الاسلام محمدصادق یوسفی مقدم رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم در مورد اینکه یکی از ویژگیهای انقلاب اسلامی استقلال طلبی مردم ایران بود تا حدی که شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی از شعارهای اصلی انقلاب بود با توجه به این امر، تا چه حد توانستهایم به این شعار عمل کنیم به خبرنگار مهر گفت: استقلال در همه جوانب چه در بعد اقتصادی، چه فرهنگی و چه سیاسی مطلوب همه کشورهاست و همه انسانها از اینکه زیر بارظلم انسان دیگری نروند استقبال میکنند و اینکه تحت سلطه کسی باشند ناراحت میشوند.
وی ادامه داد: مردم مسلمان ایران نیز در سال 57 قیامشان برای دستیابی به استقلال بود. باید توجه داشته باشیم بحث استقلال یک امر است، مستقل بودن یک امر دیگر و ارتباط و وجود روابط بین کشورها و ملتها یک امر دیگر است. استقلال به معنی این است که ظلم و ستمگری را نپذیریم و سعی کنیم زیر بار ظلم و ستم نرویم. به فرموده قرآن کریم به ظالمان اعتماد نکنیم "وَ لا تَرْکَنُوا إِلى الَّذِینَ ظلَمُوا فَتَمَسکُمُ النَّارُ" یعنی کسانی که به ستمگران و به تعبیر امروزی استعمارگران اعتماد و تکیه کنند به عذاب آتش مبتلا میشوند.
استاد حوزه علمیه قم اظهارداشت: این عذاب هم صرفاً عذاب آخرت نیست که اگر به ظالمان اعتماد کردیم در آخرت عذاب خواهیم شد، بلکه در همین دنیا به عذابی گرفتار میشویم که از اعتماد به ستمگران و استعمارگران حاصل میشود و آن از بین رفتن استقلال و عزت و شخصیت ملت ما و در نهایت حاکمیت تنگدستی و فقر و گرفتاری های دیگر در جامعه است. بنابراین اصل اینکه نباید به ظالمان و ستمگران و استعمارگران اعتماد داشته باشیم اصل مسلم قرآنی است.
وی افزود: اما از آن طرف این مسئله به معنای نفی روابط ملت ها و دولتها با یکدیگر در راستای حفظ منافع ملی نیست. استقلال طلبی با روابط کشورها با هم منافاتی ندارد. مردم ایران برای استقلال طلبی قیام کردند زیرا روابطی که بین ایران و کشورهای استعماری برقرار بود از نوع نابرابر بود.
یعنی استعمارگران منافع و معادن و منابع ملت ایران را به یغما می بردند. این مسئله قطعاً مطلوب نبود و خدای متعال هم اجازه نمی دهد که چنین حاکمیتی را بپذیریم. بعد از انقلاب استقلال ما محقق شد.
البته باید بتوانیم در بعد اقتصادی هم به خود کفایی برسیم که این امر مطلوب نهایی ماست. باید صادر کننده تکنولوزی و علم و اندیشه به دیگر کشورها بشویم. دنیا ، دنیای رشد و علم و تعالی است و ما برای ارتقای خودمان ناچار از روابط متقابل متعادل با سایر کشورها بر اساس منافع ملی هستیم.
از این جهت است که مردم ایران آن عدم استقلال به معنای حاکمیت و ارتباط نابرابر بیگانگان با خود را از سر خود باز کردند. اما همواره در جهات ارتقا و رشد خودشان تلاش میکنند و از روابط حسنهای که برابری در آن روابط و منافع ملی مدنظر باشد حمایت میکند. البته به جز کشورهایی که ظالمند و مشروعیت آنها زیر سؤال است.
رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم در مورد اینکه در مورد اینکه چه چیزهایی به استقلال کشور آسیب میزند هم گفت: یکی از آسیبها همین اعتماد به استعمارگران است. ما در روابط خودمان نباید به استعمارگران و ستمگران اعتماد کنیم البته این مسئله به معنای نفی روابط دیپلماتیک با آنها نیست. به معنای این است که نباید به آنها اعتماد کنیم همانطور که از نظر فیزیکی با دولتهای ظالم و ستمگر جنگ و نبرد داریم در فضای نرم و دیپلماتیک هم این جنگ وجود دارد.
در شرایطی که بحث هستهای مطرح است کارشناسان ما یک جنگ نرم را در فضای دیپلماتیک دارند پیش میبرند. بنابراین یکی از مسائل عدم اعتماد به استعمارگران است. در عین حال باید سعی کنیم که در این فضای عدم اعتماد، با یک توانمندیهای لازم، دانش و مشاورههای لازم و کارشتناسی لازم در این عرصه حضور یابیم تا بتوانیم در فضای جنگ نرم هم موفق باشیم.
رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم در مورد اینکه از دید قرآن و روایات استقلال جامعه اسلامی تا چه حد اهمیت دارد و ابعاد آن چیست هم یادآورشد: آیات قرآن کریم سراسر مسلمانها را دعوت به مبارزه با ظلم و ستم کرده است.
به اندازه ای که قرآن روی مبارزه با ظلم و ستم تأکید کرده است هیچ مکتب دیگری به این اندازه تأکید نکرده است. بنابراین مبارزه با ظلم و ستم یعنی مبارزه با استکبار و استعمار و یعنی مبارزه با حاکمیتهای ظالمانه و ستمگرانه.
استاد حوزه علمیه قم اظهارداشت:بنابراین قرآن کریم هرجا که ما را دعوت به مبارزه با ظلم و ستم میکند در حقیقت ما را دعوت به استقلال میکند. این یک اصل مسلم قرآنی است.
وی افزود: آن آیاتی که تأکید میکند مسلمانان خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند یا خودشان بر خودشان ولایت داشته باشند نفی ولایت از دیگران کنند اینها هم به نوعی ما را به استقلال سوق میدهند. یا آیاتی که در مسئله فرهنگ و دین تأکید میکند که شما باید از فرهنگ و دین و اندیشه و فکرتان مراقبت کنید که دیگران بر اندیشه و فکر شما مستولی نشوند و سلطه بر شما پیدا نکنند. اینها هم بیانگر این است که باید در عرصه فکر و اندیشه استقلال داشته باشیم.
رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم تصریح کرد: در هر صورت آیات شریفه قرآن هرجا که نفی سلطه از جانب کافران و مشرکان را تأکید میکند ما را به استقلال فرا میخواند.
آنجایی که از جلوگیری حاکمیت فکر و اندیشه کافران و مشرکان بر ما سخن میگوید باز هم ما را به استقلال دعوت میکند. بنابراین استقلال طلبی به معنای واقعی کلمه در قرآن در ابعاد مختلف مورد تأکید قرار گرفته است. البته این موضوعی است که باید بیشتر روی آن تحقیق بشود و نگاه به قرآن با یک روش دقیقتر و عالمانه تر در این خصوص تفسیر شود.